سلام ...
شاید این چندمین وبلاگی باشه که می نویسم اما این بار می خوام روز شماری کنم .
روز شماری تا آخر اسفند که یادم نره کارهایی که باید انجام بدم.
دعا کنید روز آخر اسفند خوشحال باشم از رسیدن بهار ....
سلام...ممنون که به وبلاگم سر زدی...اگه واسه آرزوت تلاش میگنی پس ۱۰۰٪ می رسیبهش...شک نکن...
که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامیکه به کوی می فروشان دوهزار جم به جامیشده ام خراب و بدنام و هنوز امیدوارمکه به همت عزیزان برسم به نیک نامیتو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کنکه بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامیعجب از وفای جانان که عنایتی نفرمودنه به نامه ای پیامی، نه به خامه ای سلامیاگر این شراب خام ست، اگر آن حریف پختهبه هزار بار بهتر ز هزار پخته خامیز رهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیحکه چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامیسر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروشکه چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامیبه کجا برم شکایت به که گویم این حکایتکه لبت حیات ما بود و نداشتی دوامیبگشای تیر مژگان و بریز خون حافظکه چنان کشنده ای را نکند کس انتقامیحافظ
سلاممنم می خوام یه وبلاگ واسه خاطراتم داشته باشمولی نمیتونم بنویسم نمیدونم چرا ؟؟؟؟؟کلی حرف دارم که به هیچکس نگفتمکاش منم بتونمممنون که سر زدیموفق باشییا حق
سلام...ممنون که به وبلاگم سر زدی...
اگه واسه آرزوت تلاش میگنی پس ۱۰۰٪ می رسی
بهش...شک نکن...
که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی
که به کوی می فروشان دوهزار جم به جامی
شده ام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم
که به همت عزیزان برسم به نیک نامی
تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن
که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی
عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود
نه به نامه ای پیامی، نه به خامه ای سلامی
اگر این شراب خام ست، اگر آن حریف پخته
به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی
ز رهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیح
که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی
سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش
که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی
به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت
که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی
بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ
که چنان کشنده ای را نکند کس انتقامی
حافظ
سلام
منم می خوام یه وبلاگ واسه خاطراتم داشته باشم
ولی نمیتونم بنویسم نمیدونم چرا ؟؟؟؟؟
کلی حرف دارم که به هیچکس نگفتم
کاش منم بتونم
ممنون که سر زدی
موفق باشی
یا حق